سفارش تبلیغ
صبا ویژن

[ و فرمود : ] اگر دو پایم را در این لغزشگاه استوار ماند چیزهایى را دگرگون کنم . [نهج البلاغه]

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

بفرما پنج شنبه 85 اسفند 3  5:14 عصر

                                                                 

چی می خوری چایی ،قهوه،نسکافه ، من می گم نخور چرا ؟بماند

بخور نوش جانت به جای ماهم بخور .

امام من که خورده ام پشیمونم .

نه چایی بخور نه دق !

چیزی بخور که برای روحت خوب باشه !!

بای

 


نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

از آب چی می دونی پنج شنبه 85 اسفند 3  5:2 عصر

نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

محبت را سفت بگیر پنج شنبه 85 اسفند 3  4:57 عصر

Where love is, God is also.
 
.هر کجا محبت باشد، خدا هم هست
 
God is in your heart, yet you search for Him in the wilderness.
 
.خدا در قلب توست و تو در بیابان ها به دنبالش می گردی


The nearer the soul is to God, the less its disturbances,
since the point nearest nearest the circle is subject to the least motion
.

.هر چه روح به خدا نزدیکتر باشد، آشفتگی اش کمتر است

.
زیرا نزدیک ترین نقطه به مرکز دایره، کمترین تکان را دارد

Every happening, great and small,
is a parable whereby God speak s to us,
and the art of life is to get the message
.

هر اتفاقی که می افتد، چه کوچک چه بزرگ، وسیله ای است
.
برای آن که خدا با ما حرف بزند و هنر زندگی دریافت این پیام هاست


نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

تفسیر محرم از زبان پنج شنبه 85 اسفند 3  4:43 عصر
به یکی گفتم  محرم .............. گفت : فوران عشق و خون        

         

به یکی دیگه گفتم ............... گفت : عرب وحشی

 

به یکی دیگه گفتم .............. گفت : الکی شلوغش کردن

 

به بعدی گفتم ..................گفت : ماه کاسبی کردن

 

یه قاتل گفت ..................... خیلی ماهه خوبیه

 

یکی هم گفت ................کربلا یعنی دیار وحشت

 

یه خانم با شخصیتی هم گفت ... بارقه ای است از ملکوت ... اخگری ازآن آتش جاویدان...

 

جوجو گفت .................... محرم انفجار نور بود

 

یه دختر خوبی گفت ......... حسین نوری است که هرگز خاموش نمی شود

 

یه آقایی هم گفت .............. تنها ماهیه که با عقل جور در نمیاد و همش عشقه

 

  اون یکی گفت .................. همه دنیا یک طرف  عشق به مولا یک طرف

 

یکی هم گفت : قیمه

 

همشون درست گفتن ..................................................... مگه نه؟

راستی ..................... میگن عاشورای امسال برای ماها با عاشوراهای دیگه فرق می کرد.


نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

13 رمز موفقیت برای... پنج شنبه 85 اسفند 3  4:39 عصر
۱۳ تا از راه های زندگی رو می خوام بگم ولی باید روشون فکر کنید وگرنه هیچی متوجه نمی شید...

۱)خطا فرصتی است که هوشمندانه تر باشیم.

۲)قربانی همیشه قربانی است.

۳)زانو نمی زنم حتی اگر آسمان کوتاه تر از قد من باشد.

۴)عزیزانت ارتباط می خواهند نه سکوت.

۵)زندگی بازی خورشید و سایه است.

۶)هیچ چیز واقعا به پایان نمی رسد مگر اینکه تو دست از تلاش برداری.

۷)انسان بزرگ منش به خودش سخت می گیرد و انسان تنگ نظر به دیگران سخت می گیرد.

۸)عشق رازی است مقدس برای کسانی که عاشقند.عشق برای همیشه بی کلام می ماند.اما برای کسانی که عشق نمی ورزند عشق شوخی بی رحمانه ای بیش نیست.

۹)انسان مانند رودخانه است.هرچه عمیق تر باشد آرام تر است.

۱۰)وسعت زندگی ات به آنچه انباشته ای نیست.به میزان بخشندگی توست.

۱۱)معجزه در لحظه رخ می دهد.آماده باش و بخواه.

۱۲)وقتی درباره دیگران قضاوت می کنی آنان را تعریف نمی کنی خودت را تعریف می کنی.

۱۳)برای درست فکر کردن باید اول دل را از کینه و بدی پاک کرد.

(از وبلاگ دوست گل خودم نیلو جون برداشتم خیلی وبش قشنگه سر بزنید نظر هم یادتون


نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

الف-ب-ج -و... سه شنبه 85 اسفند 1  11:54 عصر
ف:
کاوه،
من همیشه وبلاگ ریحانه رو می خونم. داری مسخره می کنی؟ چون به نظر من عالی هست. من بی شوخی می گم، مسائلی که مطرح می کنه در همان گفتمانی که درش داره پرسه می زنه محشرند. خیلی بهتر از ...شعر های این جوجه فمنیست های "من رفتم پارک نشستم رو نیمکت مرتیکه اکبیری اومد اذیتم کرد کثافت پایین شهری" هست. من واقعاً اون فمنیسم به روایت بی بی سکینه رو خیلی بیشتر مسخره می دونم تا این [و فکر کنم تو هم همین نظر رو داشته باشی].

به هر حال می دونم سیما هم ریحانه رو می خونه، چون خودم بهش گفتم بخونه و فکر کنم اون هم خوشش آمده بود. خواهشمند هم این اسلامو فوبیاتو یکم بی خیال شو و ببین ریحانه به درد زن های ایران می خوره یا بی بی سکینه ها ی لزبین سپرتیست شوهر دار!

من همیشه گفتم و می گم کاری که اعظم طالقانی و فائزه هاشمی برای زنان کردن ممکنه به چشم نیاد ولی خیلی می ارزه!

- Sibil: کامنت برای کلنگ

ب:
خانم
ریحانه خانم!
شما خیلی خوب می نویسی من همیشه مطالبت برام جالب بوده و هست. خواهش می کنم مأیوس نشو از نوشته های یک مشت آدمی که مشخصاً با عقاید شما پدرکشتگی و مشکل شخصی دارند. به هر حال آمدن به فضای عمومی برای زنی به عقاید شما هم که هویت مسلمان داره می تونه خیلی مشکل ساز باشه... برای اینکه خیلی از هموطنان گرامی ما با اسلام پدر کشتگی دارند و این پدر کشتگی را سر شما خالی می کنند.

زن بودن کم دردسر دارد، مسلمان بودن هم اضافه می شود. مأیوس نشو که عالی می نویسی.

- Sibil: کامنت برای ریحانه کاظمی

ج:
چقدر راحت است که آدم تلافی تمام سال هایی را که مجبورش کردند صبح زود بلند شود و نماز بخواند را سر
دخترکی پانزده ساله که با باهوشی هرچه تمام تر در میان گفتمان اطرافش به دنبال راه حل می گردد، در آورد.

واقعاً چقدر شیرین بود آن دورانی که رضا شاه زنان ملت را به زور مینی ژوپ پوشاند و چقدر تلخ بود آن دورانی که آخوندها کله همه زنان ایران را که با کمال میل همگی قرتی شده بودند به زور چادر کردند. از آن تلخ تر قرن بیست و یکم است که دوست عزیز من بدون اینکه ذره ای متوجه منظور کاوه حکیمی باشد که مقاله خانم ریحانه فاطمی را لااقل خوانده است، با دیدن یک روسری و مطلبی پر از حدیث و روایت، آلرژی اش عود کرده و بار دیگر همچون باقی سیاستمدار ها به این نتیجه می رسد که زنان را سیاست کند.

نتیجه اش اینکه یک مشت اسلاموفب احمق بی شعور رفته اند در کامنت دونی خانم و دارند به ایشان فحش خواهر و مادر می دهند. نتیجه اش این می شود که یک مشت احمق محافظه کار اسلامیست در همین گفتمانی که ریحانه دارد در آن پرسه می زند به این نتیجه می رسند که این حرف های ریحانه عواقب دارد و باعث فساد می شود. نتیجه اینکه ریحانه باید در وبلاگش را بعد از مدتی تخته کند که یک مشت آدم عوضی نروند به مقدساتش فحش بدهند. خیالتان راحت شد؟
 
حاشیه: می دونم حرفام احساساتی است، و این خانم خودش را در معرض عموم گذاشته پس باید نقد هم قبول کنه و هزار مزخرف دیگه....ولی دخترک پانزده سال دارد، انصاف هم خوب چیزی است.

-
سیبیل طلا

* یکبار دیگر مطلب امین را بخوانید:
پلهای تخریب شده؛ امروز هیچ حرف روشنفکرانه ای در ادامه این تخریب قابل تصور نیست. هر چقدر هم پز عالی داشته باشد. ادامه تخریب کار نیست سیاهکاری است. من کلاهم را به احترام سیبیل بر می دارم. او راه می رود. پس ارزش تحول در ریحانه ها را درک می کند. او در راه است. دیگران که تحول را نمی بینند ادعا می کنند که فمینیست اند. تقلید بی معنا می کنند. هتاکان که دیگر هیچ. اولئک کالانعام. سیبیل زن عیاری است که ریحانه ها را به دست هتاکان رهاشده نمی پسندد. عیاری پایه هر نوع توافق/ حمایت پایدار اجتماعی است. عیاری بستن پیمان است و نگاهبانی از پیمان. بماند تا بعد مگر. - سیبستان 

پس نوشت:
حضرت
کلنگ! دنیای سیبستان سیاه و سفید نیست. حزبی نیست. ایدئولوژیک نیست. مرز غیر قابل عبوری بین آدمها نمی بیند حتی بین سیبستان و کلنگ! نه سیبیل طلا به تایید سیبستان نیاز دارد و نه تایید من از ایستار او تایید همه رفتار و گفتار اوست. به نظرم این نباید به توضیح نیاز داشته باشد. خیلی طبیعی است این. من صمیمیت و هوشمندی اجتماعی و صراحت سیبیل طلا را تحسین می کنم. و در این مورد بخصوص سیاه-سفید نبودن دنیایش را. از آدمی مثل تو تعجب می کنم که مثل عوام فکر کند.

امید! با عنوانی که انتخاب کرده ای فکر کردم می روی سراغ این جمله که هیچ حرف روشنفکرانه در تخریب قابل تصور نیست. متاسفانه اشتباه می کردم. 

پس نوشت 2:
فتیش: نمی دانم چرا وقتی یک وبلاگ نویس زن از حقوق زنان دفاع می کند و به اسلام معتقد است و مومن، آنقدر برایمان عجیب است که یا او را به عنوان "دوست دختر آقای استشهادی" معرفی می کنیم، گویی که او اراده اظهار نظر ندارد و توسط "دوست پسر"ش شستشوی مغزی شده، یا او را به صرف مسلمان بودنش عمده می کنیم و بدون نقد (و منظورم از نقد هم بررسی نکات مثبت و منفی نوشته اوست)، تنها به دلیل مسلمان مؤمن بودن و فمینیست بودنش (یا فرضی که ما در مورد او داریم) از او تمجید می کنیم. متأسفانه، در هر دو حالت، نویسنده این وبلاگ به فتیش تبدیل می شود. یک چنین چیزی اخیراً در وبلاگستان در جریان است

نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

خرافی ها بخوانند سه شنبه 85 اسفند 1  11:51 عصر
            

نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

بخونش تا از دستت نرفته سه شنبه 85 اسفند 1  9:19 صبح

بدترین درد این نیست که عشقت بمیره

بدترین درد این نیست که به اونی که دوستش داری نرسی

 بدترین درد این نیست که عشقت بهت نارو بزنه

 بدترین درد اینم نیست که عاشق یکی باشی و اون ندونه

 بدترین درد این است یکی بمیره . بعد از مرگش بفهمی که دوستت داشته...

وقتی با 1 انگشت به سمت کسی اشاره می کنی و مسخرش میکنی اگه خوب به دستت دقت کنی 3 تا انگشتت به سمت خودته

..............

شش قانون شاد بودن: 1_هرگز متنفر نشو. 2_نگران نشو. 3_ساده زندگی کن. 4_کم را قبول کن. 5_همیشه بخند. ۶_یه دوست خوب مثل من داشته باش(یه دونش رو خودم برداشتم چون درست نبود)

.........

ویلیام شکسپیر میگه: کسی را که دوسش داری ازش بگذر، اگه قسمت تو باشه بر می گرده ، اگر هم بر نگشت حتماً از اول مال تو نبوده پس بهتر که رفت



can not promise you that
نمی توانم عهد کنم که
i will not change
تغییر نخواهم کرد
i can not promise you that
نمی توانم عهد کنم که
i will not have many different moods
خلقیات متفاوت نخواهم داشت
i can not promise you that
نمی توانم عهد کنم که
i will not hurt your feeling sometimes
گاهی احساسات تو را جریحه دار نخواهم کرد
i can not promise you that
نمی توانم عهد کنم که
i will not be erratic
آشفته نخواهم شد
i can not promise you that
نمی توانم عهد کنم که
i will always be strong
همواره قوی خواهم بود
i can not promise you that
نمی توانم عهد کنم که
my faults will not show
گناهانم را نشان نخواهم داد
but,...
اما
i do promise you that
می توانم عهد کنم که
i will always be supportive of you
همواره پشتیبان تو خواهم بود
i do promise you that
می توانم عهد کنم که
i will share all my thoughts
افکار و احساساتم را
and feeling with you
با تو سهیم خواهم بود
i do promise you that
می توانم عهد کنم که
yourself i will give you freedom to be
تو را آزاد خواهم گذارد تا خودت باشی
i do promise you that
می توانم عهد کنم که
i will understand every thing that you do
هر کاری که انجام دهی درکت خواهم کرد
i do promise you that
می توانم عهد کنم که
i will be completely honest with you
با تو کاملا صادق خواهم بود
i do promise you that
می توانم عهد کنم که
i will laugh and cry with you
با تو خواهم گریست و خواهم خندید
i do promise you that
می توانم عهد کنم که
i will help you achieve all your goals
کمکت خواهم کرد که به هدفهایت برسی
but,...
اما
most of all
بیش از همه
i do promise you that i love you
می توانم عهد کنم که تو را دوست خواهم داشت

نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

خدای من! سه شنبه 85 اسفند 1  9:14 صبح

خداوندا در این سکوت و تنهایی بار دیگر به تو پناه آورده ام تا پناهگاهم شوی،

 می دانم اگر رحمتی باشد از توست و اگر عشقی باشد باز هم از توست.

ای بخشنده ترین و مهربان ترین،

 با تمام وجود می پرستمت و عاشقانه نام مقدست را بر زبان می آورم.

 تویی که معنای واقعی عشقی...

 

باید دیگران را ببخشم

نه به این علت که آنها لیاقت بخشش من را دارند،

نه!

بلکه به این علت که

من، لیاقت آن را دارم که آرامش داشته باشم

Where love is, God is also.
 
.هر کجا محبت باشد، خدا هم هست
 
God is in your heart, yet you search for Him in the wilderness.
 
.خدا در قلب توست و تو در بیابان ها به دنبالش می گردی


The nearer the soul is to God, the less its disturbances,
since the point nearest nearest the circle is subject to the least motion.

.هر چه روح به خدا نزدیکتر باشد، آشفتگی اش کمتر است
.زیرا نزدیک ترین نقطه به مرکز دایره، کمترین تکان را دارد

Every happening, great and small,
is a parable whereby God speak s to us,
and the art of life is to get the message.

هر اتفاقی که می افتد، چه کوچک چه بزرگ، وسیله ای است
.برای آن که خدا با ما حرف بزند و هنر زندگی دریافت این پیام هاست


نظرات شما ()

نوشته شده توسط:   جوون ایرانی  

جک سه شنبه 85 اسفند 1  9:9 صبح

* سرود ملی ایران اندکی تغییر یافت: سر زد از افق مهر خاوران، فروغ بابا مربا بده بابا!

* سوسکه از توی چاه توالت میاد بیرون. میگن چرا اومدی بیرون؟ میگه: به امید یه هوای تازه تر، گفتیم از

رفتن و خوندیم از سفر!

* دو تا نی نی کنار هم خُسبیده (خوابیده) بودن. پسره به دختره میگه:تو دختلی یا پسل؟ دختره میگه:

نمی دونم. پسره میگه: بذال بلم زیل پتو ببینم... بعد میاد بیرون میگه: تو دختلی! دختره میگه: از کجا

فهمیدی؟! پسره میگه: آخه جولابات صولتیه!

  به معتادی گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه می کشی؟ چلا شیشه می شکنی؟ چلا هف نمی زنی ؟ چلا هشتی ناراحت؟

      اصغرآقا اواخر عمرش به زنش گفت : خانم جان بعد از رفتن من به من خیانت نکنی که استخوانهام تو گور بلرزه ! زنش هم گفت چشم. مدتی بعد مرد به خواب زنش آمد و گفت : تو اون دنیا به من می گن اصغر ویبره!



 

     غضنفر رفت مغازه وگفت ببخشید شما از اون کارت پستال ها دارید که نوشته : عزیزم تو تنها عشق من هستی؟ مغازه دار گفت بله داریم. غضنفر گفت پس 16 تا از اون کارتها رو محبت کنید!



 

      پسری از سربازی برای پدرش این طور تلگراف زد : " من کاظم پول لازم " پدرش هم در جواب گفت : " من تراب وضع خراب !"


 

 


 

              غضنفر ماه رمضان زولوبیا گرفته بود و گذاشت رو طاقچه و بعد مشغول نماز شد. یه دفعه متوجه شد پسرش سراغ زولوبیاها رفته. موقع قنوت گفت : ربنا آتنا فی الدنیا الحسنه ... کسی به زولوبیا دست نزنه!   


 

 


 

 مردی بدهی و قرض زیاد داشت رفت ماشین مدل بالا خرید! زنش پرسید : آخه مرد با این وضعی که ما داریم چه وقت ماشین مدل بالا خریدن بود؟ مرد گفت : ماشینو خریدم تا سریع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم!!!


 

             یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو می خوای چه کار؟ تو هفت  هزار هم زیادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو می خوای چی کار؟ دوهزار کافیه ؟ بیا این هزار تومنو بگیر.بچه می شماره می بینه پانصدتومنه!!!


 

                 ملانصرالدین داشت سخنرانی می کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برایش روشن می شود. ناگهان در میان جمعیت ، زن خود را دید. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش.

علت جنگ


 

شخصی از ملا پرسید: می دانی جنگ چگونه اتفاق می افتد؟ ملا بلافاصله کشیده ای محکم در گوش آن مرد می زند و می گوید: اینطوری!


 

راه گم کرده


 

ملا خود را از دست طلبکاران به مردن می زند، او را شستشو داده کفن می کنند و در تابوت نهاده به طرف گورستان می برند تا دفن کنند اما تشییع کنندگان راه قبرستان را گم می کنند و هر چه می گردند موفق نمی شوند به یافتن راه، ملا که طاقت خنگی آن ها را نداشت از میان تابوت بلند شد و گفت راه قبرستان از آن طرف است!


 

کندن بال مگس


 

ملا در اتاقش نشسته بود که مگسی مزاحم استراحتش می شود، مگس را می گیرد و یک بالش را می کند. مگس کمی می پرد دوباره مگس را می گیرد و بال دیگرش را هم می کند. او می گوید: بپر  ولی مگس نمی پرد. به خود می گوید: به تجربه ثابت شده است اگر دو بال مگس را بکنید گوش او کر می شود!


 

عقل سالم 


 

 زن ملا به عقل خود خیلی می نازید و همیشه پیش شوهرش از خود تعریف می کرد. روزی گفت: مردم راست گفته اند که دارای عقل سالم و درستی هستم. ملا جواب داد: درست گفته اند چون تو هرگز عقلت را به کار نمی بری به همین دلیل سالم مانده است!


نظرات شما ()

<   <<   11   12   13   14   15      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
واگذاری وبلاگ
[عناوین آرشیوشده]

گفتگو با جون ایرانی ، حرف های خودمونی ، گوش شنوا ، پیشنهاد های شما هرروز ساعت 15 الی 17 و 21 الی 24 یــــاهـو

محبتهای امروز: 21
مهربون های دیروز: 2
مجموع دوستان: 278794
  • بفرما چایی

  • ایمیلییجوون ایرانی

  • مشخصات

  • آبدار خونه
  • درباره من
    جوون ایرانی - امید ،اندیشه ،حرکت
    جوون ایرانی
    من یه جوونم ، یه جوون خفن ، چون ایرانی ام ، جوون های ایرانی خفن ترین جوون های جهان هستند،یعنی هرچه بخواهند می توانند انجام بدهند‏، ما می توانیم ، چرا ؟ یادم سر دار می گفت تو جنگ تحمیلی همه جهان با صدام بودن اما جوون های ایرانی پشت همه رو به خاک مالیدن بله ما می توانیم ... در ضمن یادت باشه منم یه جوونم یه جوون ایرانی منم می تونم....

    پیوندهای روزانه

    عرفات [211]
    بقیه الله [177]
    خوب [211]
    زبل [249]
    [آرشیو(4)]

    آشنایی با من

    جوون ایرانی - امید ،اندیشه ،حرکت
    جوون ایرانی
    من یه جوونم ، یه جوون خفن ، چون ایرانی ام ، جوون های ایرانی خفن ترین جوون های جهان هستند،یعنی هرچه بخواهند می توانند انجام بدهند‏، ما می توانیم ، چرا ؟ یادم سر دار می گفت تو جنگ تحمیلی همه جهان با صدام بودن اما جوون های ایرانی پشت همه رو به خاک مالیدن بله ما می توانیم ... در ضمن یادت باشه منم یه جوونم یه جوون ایرانی منم می تونم....

    لوگوی خودم

    جوون ایرانی - امید ،اندیشه ،حرکت

    حضور و غیاب

    یــــاهـو

    لوگوی دوستان























    لینک دوستان

    آقاشیر

    آوای آشنا

    آرشیو

    smsدر جهان
    ارباب
    زیبا
    بهمن 85
    نیمه اول اسفند 85
    اسفند ماه
    حضرت رسول
    محبت
    یانگوم
    تیر
    نوکیا
    جدید
    معبر
    15 شعبان
    عکس
    مها رت های زندگی در اسلام
    گل برگ
    یاسمن
    زهرا
    رمضان

    جستجوی وبلاگ من

     :جستجو

    با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
    متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

    اشتراک

     

    تعداد   278794   بازدید