کمک کار کنان دفتر تبلیغات به حزب الله لبنان

همزمان با سفر شیخ نعیم قاسم معاون دبیر کل حزب الله لبنان و هیئت همراه به شهر مقدس قم جلسه ای به منظور تجلیل از حماسه آفرینی مقاوت اسلامی ‌‌‌‌وتکریم ارزش های پایدار در خطه جنوب لبنان با حضور میهمانان لبنانی در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزارشد .در این برنامه که معاونان ومدیران دفتر تبلیغات حجج اسلام آقایان سلیمانی ،گلزاده ،اسدی و...حضور داشتند بعد از تلاوت قرآن مجید آقای اسدی مسئول دفتر حجت الاسلام والمسلمین ربانی خراسانی رئیس دفتر ،ضمن خیر مقدم به معاون دبیر کل حزبالله وهیئت همراه وتجلیل از فداکاری و ایثار رزمندگان حزب الله در باره فعالیت های دفتر تبلیغات توضیحاتی را ارائه کرد . سپس حجت الا سلام گلزلده مدیر روابط عمومی دفتر به میهمانان خیر مقدم گفتند و با ابراز خرسندی از این سفر، همایت همه جانبه کارکنان و مدیران دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه از حزب الله لبنان اعلام داشتند .در همین راستا هدیه ای‌ بالغ بر شش میلیون تومان که کمک های کارکنان دفتر جمع آوری شده بود را به شیخ نعیم قاسم تقدیم کردند.

در ادامه برنامه معاون دبیرکل حزب الله با تشکر از میهمان نوازی مردم و مسئولان شهرعلم و اجتهاد از دفتر تبلیغات اسلامی به خاطرهدیه و کمک های مادی ومعنوی تشکر کردند .

وی ضمن تشریح گوشه های از حماسه ی مقاومت ورشادت های رزمندگان جان برکف شیعه جنوب لبنان پیروزی و بزرگ ترین کمک را پیروی از خط امام و الهام از اندیشه‌های ایشان را عامل پیروزی و بزرگ ترین کمک را پیروی از رهبر معظم انقلاب دانست و بر ادامه مقاوت تا پیروزی نهایی بر رژیم اشغالگر صهیونیست تأکید کرد.

گزارشی از مرکز ((پاسخ به سؤالات)) پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی

تلفن ها یکی ، یکی زنگ می‌خورند. اپراتور (تلفن‌چی) با فشار‌دادن دکمه‌ای آن سوی خط را به یکی از بخش‌ها وصل می کند: ((سلام ! آقای از تهران پشت خط هستند)) ؛ (( خانمی دربارة مفهوم یک روایت سؤال دارند،...)) ؛((یکی از برادران اهل سنت پشت خط هستند،...)) ؛((خانم با عرض معذرت ، بخش استخاره هنوز مشغول هستند ؛اگر ممکنِ چند دقیقه دیگه تماس بگیرید !...)) ...))... وتلفن‌ها همچنان زنگ می‌خورد وهمه پاسخ به آنها سالن را پرمی‌کند .

اینجا ساختمان ((پاسخ به سؤلات دینی )) است که در دوطبقه ودر همسایگی ساختمان بزرگ پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات و البته زیر نظر همین نهاد برپا شده است . طبقه‌ی اول بخش اداری است وطبقه دوم ، سالن کار گروه‌های پژوهش وپاسخ به سؤالات تلفنی وکتبی مخاطبان است.

مرکزی باقدمت 23سال

مرکز (( مرکز پاسخ به سؤالات دینی )) از سال 1362 وبا شکل‌گیری دورنمایی فرهنگی و رسالت تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تشکیل شده است که وظیفه پاسخ به شبهات دینی،اعتقادی و روان‌شناختی مردم است ؛ مردمی که این روزها ،دین واعتقاد قلبی به آن را یکی از تکیه‌گاه‌های اصلی خود برای رسیدن به امنیت روانی وآرامش خاطر می‌دانند.

تشکیل گروه‌های پژوهشی

با توجه به گستردگی قلمرو معارف اسلامی وتنوع وگوناگونی پرسش‌ها وشبهات مخاطبانی که چه ازطریق تلفن با این مرکز در ارتباط هستند،کار گروه‌های پژوهشی با موضاعات ((فلسه وکلام ))،((فقه))،((اخلاق وتربیت اسلامی )) ،((تاریخ وسیره ادیان)) و((قرآن وحدیث )) دراین مرکز تشکیل شده است .

کار گروه‌های نظام‌مند ومنسجم

هریک از گروه‌های پنج‌گانه این مرکز ، از یک مدیر گروه وچند محقق تشکیل شده است که پرسش‌ها به تناسب ارتباط باآنها به گروه‌های تخصصی مذکور تحویل داده می‌شود.سؤالات پس از آماده‌سازی محققان ، توسط مدیر گروه‌ها ومدیر پژوهش بخش ، ارزیابی و اصلاح می شود واز طریق پست دستی والکترونیکی ویا تماس تلفنی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

حداقل سطح تحصیلی پژوهشگران ، کارشناسی ارشد است

با توجه به حساسیت روند آماده سازی وپاسخ دهی به سؤالات وکاستن از درصد خطا، بویژه در تماس‌های تلفنی – که حضور ذهن بیشتر می‌طلبد- این مرکز باجذب وبه کارگیری طلبه‌های فاضل وعموماً جوان که بیشتر آنها در مقاطع کارشناسی ارشد ودکتری یکی از رشته‌های دانشگاهی فلسفه ، روان شناسی وجامعه‌‌شناسی تحصیل کرده‌اند ، از پشتیبانی علمی بسیار خوبی برخورداراست.

تکمیل وویرایش نهایی نرم افزاری موضوعی سؤالات روبه پایان است

سیدمحمد اکبریان ، مدیر اجرایی این مرکز با اشاره به بایگانی وآرشیو بیش از 20 هزار پرسش وپاسخ دینی ،در طی این 23سال ،اظهار امیدواری می‌کند با پایان یافتن ویرایش ومراحل نهایی نرم افزار‌ی که برمبنای همین مکتوبات فراهم شده است ، نرم افزاری جامع ، عرضه عموم برسد.

مدیر اجرایی این مرکز ، بااشاره به همکاری ((ستاد‌پاسخگویی)) دفتر تبلیغات اسلامی ، در تهیه وتنظیم این نرم افزار همچنین از حجم خلاصه شده‌ی آن با 13-14 هزار پرسش وپاسخ خبر می‌دهد.

امسال 5کتاب دردست چاپ داردیم

سیدمحمد اکبریان می‌گوید: در کنار چاپ وانتشار جزوات مختلفی که طی این چند سال بر اساس برخی سؤالات ، 5کتاب رادر دستور چاپ وانتشار قرار داده‌ایم که تابه امروز ((پاسخ های برگزیده : ویژه ماه مبارک‌رمضان )) به چاپ رسیده است و((پاسخ های ویژه ماه محرم )) نیز زیر چاپ است .

سایت PASOKHGOO.IR  فعال شده است

علم جویی ودسترسی آسان بیشتر مردم به شبکه‌ی جهانی اینترنت وپرداختن هزینه‌‌ی کمتر ، سبب استقبال جامعه برای جستجوی بسیاری از سؤالات وپاسخ‌های در ذهن ازاین طریق گشته است ؛ بنابراین وباتوجه به رسالت تبلیغی مرکز ((پاسخ به سؤالات دینی )) در کنار ایجاد چندین وبلاگ اختصاصی و در اختیار قرار دادن آدرس الکترونیکی مرکز بانام  ((M-PASOKHGOO@YAHOO.COM)) سایت اختصاصی این مرکز با نام ((PASOKHGOO.IR)) نیزبرای پاسخگویی وبررسی سؤالات وشبهات مخاطبان خود ، راه اندازی شده‌است .علاقه مندان دراین سایت می تواننددرکوتاه‌ترین زمان ، پاسخ خود را از طریق نمایش در سایت و یا پست الکترونیکی خود دریافت کنند .

این مرکز نیاز به اطلاع رسانی وتبلیغات بیشتری دارد

با وجود فراخوانی که هر شش‌ماه برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های بی شمار دانشجویان ،به دانشگاه‌های سراسر کشور ارسال می‌شود ویاچاپ بروشور‌های که در ایام نمایشگاه کتاب بین مردم توزیع می شود ویا حتی قابلیت جستجو درسایت‌های مختلف اینترنتی ، همچنان بسیاری از مردم از وجود چنین مرکزی که می‌تواند به راحتی پاسخگویی سؤالات آنها در زمینه‌های مختلف باشد ، بی‌اطلاع هستند ؛ بنابراین ایجاد تمهیدات گوناگون ، مانند اطلاع رسانی از طریق رسانه ملی ویا دست کم ، ملزم کردن تمام نشریه‌های دفتر تبلیغات اسلامی برای تبلیغ این مرکز ضروری است.

فضای محیطی واداری محدود وقابلیت‌های بالاب مرکز

باوجود تشکیل 5گروه پژوهشی مختلف وجذب وبه کار‌گیری دست کم 40پژوهشگر ومحقق موفق روزانه صدها نامه وتماس تلفنی که از ساعت 9-12 صبح و4تا7 بعدالظهر حتی در روزهای تعطیل ، مرکز را به مجموعه‌ای پویا وزنده تبدیل کرده‌‌است ،متأسفانه فضای محیطی ، بسیار محدود ونامناسب است ؛ چه اینکهدر فضایی که مساحت‌اش به 150متر هم نمی‌رسد وبخش‌هایی که با دیوار کاذب از هم جداشده‌اند ، عملا ً با تمام دقت پژوهشگران وپاسخ دهندگان به کار می‌بندد ، درصد اشتباه وخطاپذیری بالا می‌رود؛ بنابر‌این اختصاص ساختمانی بزرگتر وایجاد  اتاق‌های مستقل گریز ناپذیر است .

تلفن مرکز را چهار رقمی کنید

طبیعتاً کسانی که در محدوده شهر‌قم زندگی می‌کنند ، راحت تر و باخیال آسوده تر می توانند باشماره تلفن7835555 تماس بگیرند و بی‌توجه به زمان مکالمه ، سؤالات ویا مشکلات تربیتی و روان‌شناختی خود را مطرح کنند؛در حالی که مخاطبان شهرستانی ویاساکن در شهرهای دیگر ، عموماً نمی توانند به این مسئله به راحتی نمی‌توانند مسائل خود را مطرح کنند ؛ چهار رقمی کردن تلفن این مرکز به مخاطبان شهرهای دیگر این امکان را می‌دهد که با هزینه‌های داخل شهری وباخیال آسوده با این مرکز تماس بگیرند .

طرح‌های آینده مرکز ویک دنیا امید

تدوین کتابهای متنوع وبیشتر در این زمینه ، گسترش فعالیت دربخش اینترنت ، به روز کردن پاسخ ها باتوجه به شبهات موجود شبه‌شناسی وحضور به موقع و آمادگی در عرصه فرهنگی ومراکز حساس ، سرعت بخشیدن در ایجاد ارتباط وارسال پاسخ‌ها ، حضور در عرصه‌های علمی مانند گردهمایی‌ها وتعامل با مراکز فعال پاسخگویی وپژوهشکده‌های درونی پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی ، ایجاد نشست‌های تخصصی با کارشناسان حوزه ودانشگاه استفاده از نیروهای کار آمد حوزوی وارتباط واریزی باآنها و... از طرح هایی است که مدیران وپژوهشگران این مرکز به دنبال محقق ساختن آن در آینده‌ای نزدیک هستند.         

یا هو

1-     تولید سریال تلویزیونی ((دام پنهان))

فریدون جیرانی 25آذر نخستین سریال تلویزیونی خود را با نام ((دام پنهان )) کلید می زند ولادن مستوفی در این سریال نقش اصلی را بازی خواهد کرد.

دام پنهان قصه ی نویسنده جوانی است که برای مطرح شدن در دنیا تصمیم می گیرد به طور پنهانی و غیر قانونی از کشور خارج شود .این خروج اتفاقاتی را برای او به وجود می آورد.

60 درصد سریال ((دام پنهان )) در توکیو فیلم برداری می شود. دام پنهان در 15 قسمت 50دقیقه ای و به احتمال زیاد بهار 86 از شبکه 2سیما پخش خواهد شد .

این سریال را آرمان زرین کوب تهیه می کند وتا کنون حضور سیروس عبدلی به عنوان تصویر بردار و حجت ذیجودی به عنوان دستیاریک و برنامه ریز در این سریال قطعی شده است .

جیرانی که امسال با فیلم ((پارک وی )) در جشنواره ی فیلم فجر حضور خواهد داشت ، چند سال پیش قرار بود سریال ((نازلی )) رابرای شبکه یک سیما کار گردانی کند که به دلایلی این کار متوقف شد.

2-     تولید فیلم تلویزیونی ((بوی خاک))‍‍‍

اکبر منصور فلاح که این روزها سریال ((طبقه دوم )) را در حال پخش از شبکه 5 سیما دارد ، مشغول ساخت یک فیلم تلویزیونی بانام ((بوی خاک)) برای شبکه 2سیماست ،حبیب دهقان نسبت ،زهره صفوی وپویا امینی بازیگران اصلی این فیلم هستند.

بوی خاک داستان دختر جوانی به نام ((سارا ))است که همراه یک کاروان به منطقه شلمچه سفر می کند .پدر سارا مفقود الاثر است .سارا در بازگشت همراه خود مقداری از خاک شلمچه را می آورد تا با آن از پدرش تندیسی بسازد .در این مسیر اوبا یک بسیجی به نام سجاد (دهقان نسب) آشنا می شود سجاد در جبهه بینایی خود را از دست داده و اکنون در خلوت خود به کار مجسمه سازی مشغول است .سارا خاکی را که از شلمچه آورده به سجاد می سپارد ، اما او خاک را قبول نمی کند ،چون سجاد دیگر عرفان جبهه را در دل ندارد.

او حا هوایی جبه ه را از دست داده و خود را مقصر می داند ؛ تقصیر اوچیست؟ سجاد می گوید : زمانی که همسرم در آتش سوخت و از بین رفت، من به دلیل نابینایی نتوانستم به او کمک کنم .این گناه خود را هیچ وقت نمی بخشم.

در سریال ((بوی خاک )) که پویا امینی نقش برادر زاده ای دهقان نسب را بازی می کند ،اودر کنار عموی خود بادوران جنگ آشنا می شود و زهره صفوی نقش مادر سجاد را بر عهده دارد .

 بیشترین لوکیشن های سریال بوی خاک در تهران و تعدادی از آن هاهم در خرمشهر است بوی خاک را امیر حسین شریفی تهیه می کند.

((به نقل از روزنامه جام جم –دوشنبه 13/9/85))

بسمه‌تعالی

((روز‌رفتن)) آخرین ساخته جواد افشار نشانه چندان رضایت بخشی از ظهور یک کارگردان موفق ارائه نمی‌کند .سریال‌‌های چندی از او در نوبت پخش از تلویزیون قرار دارند که از جمله آنها‌ست سریالی با داستانی تاریخی در خصوص شخصیت ((جابر بن حیان)) که بااین مقدمات معلوم است که کار چندان خوبی نخواهد بود؛گویا جواد افشار در کارنامه خود یک سابقه همکار‌‌‌‌‌‌‌ی‌هم با داود میرباقری در سریال امام علی (ع) داشته است وسریالی دیگر از او هم از شبکه جها‌نی کوثر پخش شده وسریال دیگری هم از او از شبکه ملی روزهای شنبه در حال پخش است با، این همه سریال‌های او هیچ کدام شرایط قابل قبول یک اثر شایسته تلویزیونی را به نمایش نمی گذارد .

سریال های پخش شده از این کارگردان دست پرورده سیما، در انتقال احساس واقعیت با اخلال شدید مواجه هستند .

بازیها اصلاً خوب نیستند وفضا‌های داخلی هویت و برجستگی قابل ملاحظه‌ای ندارند. سریال ((روز‌رفتن)) هم از این قاعده‌ها مستثنی نیست .شخصیت‌‌‌‌‌‌‌‌ها در ارائه چهره چنان ؟ عمل می‌کنند که همدلی‌ای از جانب مخاطب برنمی‌انگیزد ، داستان کش‌دار وبیهوده طولانی شده سریال هم هیچ تأثیر خوبی در بهتر شدن حضور این قهر‌مان ندارد ، بلکه به معضلات کارگردان محترم وباز‌یگران بسیار بیشتر می فزاید.

((روز‌رفتن)) سریالی بی‌اثر وخنثی است ، داستانی کش‌دار با گریزهای بی‌ربط ونچسب به اصل داستان ، نمونه‌های از این گریزها  را می‌توان در ورود شخصیت ((شهرام‌وزوزو)) واستمرار حضورش درداستان سراغ گرفت ویادر ارائه معضلات ومشکلات ؟ ساختمان که هیچ ؟ در پیش‌بردن داستان اصلی ندارد . به واقع سریال ((روز‌رفتن)) در هزار‌توی بسیاری از مسائل فرعی وغیر مرتبط درخیلی ازلحضات ، اصل داستان را از دست می‌دهد وبیهوده برای کش‌دادن داستان دست به دامن قصه‌های نامربوط می‌شود، به قول معروف با آب بستن به سریال فقط زمان به سرانجام رسیدن اصل داستان را به تأخیر می‌اندازد.

در شخصیت‌سازی‌ها ، کارگردان محترم بسیار ضعیف عمل می‌کند، افسران‌آگاهی ارئه شده در سریال آنقدر‌ها که فیلم‌نامه سعی کرده آنها را باهوش وزیرک نشان دهد ، حرفه‌ای وکار‌کشته نیستند . به طور مثال رفتاری که از سروان پرتو زمانیکه با پیکر زخمی خانم‌دکتر شاهرخی وهمکارش ستوان‌کیان روبرو می‌شود اصلاً شخصیتی باچهرۀ زیرک وهوشیاری که از اوارائه شده ندارد، اوبه جای آنکه به تعقیب قاتل در آسانسور وخیابان بپردازد در یک تلاش بی معنی به جستجو در مطب خانم دکتر مشغول می‌شود و به سمت به جستجو در مطب خانم دکتر مشغول می‌شود وبه سمت پنجره رفته وبا دیدن ماشین قاتل بی‌هیچ تلاشی پی‌کار خود می‌رود . در همین مکانها اشتباهات فیلمنا‌مه وکارگردانی زیاد رخ ‌می‌دهد ، خانم دکتر وقتی که درب مطب را برای افسر آگاهی باز می‌کند به جای بیرون گریختن بیشتر خود را در معرض گلوله قاتل قرار می‌دهد و افسر آگاهی هم بسیار ساده لوحانه‌تر متوجه وضعیت غیر‌عادی خانم دکتر نمی‌شود و وقتی‌هم متوجه خطر شده واسلحه را بیرون می‌کشد معلوم نیست چرا آنقدر ناشیانه از سلاح خود استفاده می‌کند وتازه وقتی که سروان پرتو به صحنه جنایت می‌رسد به‌جای اینکه با ایما‌واشاره فرار فرار قاتل توسط آسانسور را اطلاع اوبرساند به راحتی سکوت اختیار می‌کند . جالب تر اینکه چراقاتل کار خود را اتمام نمی‌کند ، مگر نه اینکه اوبرای کشتن خانم دکتر به مطب اورفته بود چرا تیر خلاص رانثار او وافسر آگاهی که از هویت او آگاه شده بود نکرده وپا به فرار می گذارد؟ و...

تازه از اینها که بگذریم گریم بسیار ضعیف قاتل که تها به ضرب وزور نورپردازی تاریک صحنه؟ ؟‌؟ بیشتر اذیت می‌کند ،تازه این مطالب همه معطوف به تنها یک قسمت از سریال است والا اگر ؟؟؟ فهرستی کوتاه از اشکالات این اثر را گوشزد  کنیم باید برای هر قسمت صفحات متعددی را سیاه نماییم کرد مثنوی هفتاد من خروار می‌شود.

سریال ((روز‌رفتن)) در کلیت خود اثری خام وابتدایی است ، بدون شخصیت پردازی‌های منسجم ، به طوری‌که هیچ شخصیتی آنچنان‌که باید همدلی مخاطب را برنمی‌انگیزد به طور نمونه می‌توان به این نکته اشاره کرد که هیچ ؟ از قهرمانان فیلم در فضاوحریم خصوصی زندگی خود لباس راحت منزل به تن ندارند، مثلاً فقیه سلطانی که تنهاوتنها روپوش وشلوار کفش و... بیرون از خانه هیچ وقت از تنش بیرون نمی‌آید رضا فیض نوروزی هم هیچ علامت مشخصه‌ای از خود بروز نمی‌دهد که واقعاً ساکن اتاق در خانۀ موضوعه فیلم است وهمیشه کت وشلوار تنش است ویا حسن‌‌شکوهی که فردی است باخصایل کاملاً ؟ همیشه لباس بیرون خانه تنش است وهمچنیین بیوک میرزایی ودانیال حکیمی و...، اینها گویی هیچ علقه و؟؟؟ با محیطی که در آن ؟؟؟ وتنها وتنها به صرف یک فیلم نامه ودیالوگهایی که باید توسط آنها ادا شود در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند .این مسایل باعث این می‌شود که سریال بسیار خشک ورسمی شده وهیچ طنین متقاعد کننده‌ای نداشته باشد ؟؟؟در این فضا به طریق اولی بازی‌ها بسیار ضیعف می‌شوند ،  بیوک میرزای بیش ازحد سفید خیلی مصنوعی است ، دانیال حکیمی نه شیخ خوبی است ونه خلافکار به درد بخوری ، فقیه سلطانی مثل یک چوب خشک وبی‌مزه است ، پورشیرازی هرچیزی هست جزیک افسر کارکشته دایره جنایی ، حسن شکوهی اعصاب خورد کردن است ، مریم بوبانی تکراری ومسخره‌ است وتوخود بخوان حدیث مفصل ازاین مجمل .

پس آیا سریال هیچ نکته مثبتی هم دارد؟ اگر نظر شخصی نگارنده را بخواهید ،؟؟؟ جواد افشار اثر به درد بخوری که ارزش تماشاگران داشته باشد نیست ولی برای بسیاری از تماشا‌گران غیر‌آشنا با اصول درام می‌تواند پرکننده اوقات فراغت روزانه‌اشان باشد – البته با بسیاری نکات بد آموزانه وآموزشها وبرخوردهای غلط – سریال افشار سرمایه به لحاظ درجه متوسط به پائین است البته با ارفاق قابل ملاحظه- به خصوص در ارائه شخصیت ها نشان می‌دهد ،کارگردان با اصول شخصیت سازی در چهار چوب درام آشنانیست،؟؟؟وطراحی صحنه‌هم اصلاً خوب نیست وجذابیت چندانی ندارد البته ماکه فقط صحنه‌های خیابان ودرگیر‌های در آن یادمان هست و؟؟؟ داخلی چندانی ندیدیم- موسیقی فیلم هم متأسفانه تقلید بسیار نازلی از فیلم‌های چون ((طالع نحس))و((جن‌گیر)) است ونکته دیگر اشتباهات بسیار فاحش درنوع ارائه اطلاعات که یک نمونه خیلی واضح آن در صدای مردی است که مزاحم قهرمان اصلی فیلم می‌شود،صدای مرد مزاحم باصدای بازیگری که ایفای نقش قاتل را می‌کندبه هیچ وجه شخصیت آوایی ندارد و اصولاً صدایی اونیست ویک شخصیت با دوصدای متفاوت را ایجاد کرده است ودر نهایت در ارائه کارگردانی‌اش اصلاً خوب نیست وبیشتر در غالب یک کار تجربی توسط یک هنر آموز غیر حرفه‌ا‌ی است تادر اندازه های یک کار متوسط از کارگردانی باتجربه‌ چندین پروژه تلویزیونی دیگر.

همه این ضعف‌ها نشانگر آنست که در سریال ((روزرفتن)) نه تنها در ذهن مخاطبان خود رسوخ چندانی نمی‌باشد- بلکه رغبتی برای نظاره دیگرباره‌اش هم درآنها ایجاد نمی‌کند و برای یک مخاطب آگاه به اصول اولیه درام از همان دقایق اول اثری ضعیف وغیر قابل تحمل جلوه می ‌کند. باشدکه صدا وسیمای ما با نظارت بیشتر و وضع قوانین جدیتر مانه از تولید وپخش آثار دیگری ازاین دست در سازمانی شود که پول بیت المال منبع مالی آن است .

Sms

چند وقت پیش یکی از سایت های فترسی زبان مطلبی را درج کرد که خیلی جدی گرفته نشد اما تحلیل گران مسائل هستهای آن را بسیار با اهمیت می دانند. احتمالاً مسائل امنیتی و همه آن چیزهایی که درچانه زنی مذاکرات برای طرف اروپایی و حتی طرف ایرانی اهمیت دارد مانع بسط بیشترآن در رسانه ها شد .اما موضوع مهمتر این است که هیچکدام از طرفین اقدام عملی وجدی برای مهاراین موضوع ودر واقع بهره گیری جدی از آن در تاکتیک ها وتکنیکهای مذاکره نکردند ! موضوع از این قرار است که فرازوفرودمذاکرات رابطه منطقی وسازمان یافته ای با sms  های ایرانی دارد !تعجب نکنید این مطلب نتیجه پژوهشهای علمی و تحقیقات جاسوسی واطلاعاتی هر دوطرف مذاکره است !منتها هر کدام به نفع خودآن را تفسیر می کند. یعنی در واقع بی اختیار و اراده از این متغیر پیروی می کند.توضیح این مسئله ساده تر از خودش است ؛هر وقت ایرانی ها smsهای خنده دار تری که شامل انواع واقسام جوک وشعار ومسخره قومی سیاسی وهسته ای است ارسال می کنند طرف اروپایی شرایط سختی می گیرد وطرف ایرانی نرمش نشان می دهد و برعکس هرگاه smsهاکمتر خنده دار است یا مطالب جدی بیشتری در آن دیده می شودایرانی هاسرسختی نشان می دهند واروپایی ها با نرمش برخورد می کنند ! تحلیل طرفین هم این است که؛ اروپایی ها در موقعیت اول حساب می کنند ایرانی ها حال ندارند روی حفشان بأیستند و کسانیکه روزی چند میلیون sms جوک می فرستند را با فشار می شودراست کرد اماطرف ایرانی روی اصول قدیمی تکیه می کند که در چنین شرایطی بیشتر از هر موقع می شود روی ملت حساب کرد! طبیعتاً موقعیت دوم عکس چنین تحلیلی را دارد .

البته مدتی است  سایتی که این خبر را منتشر کرده گم شده و کار بران نمی توانند وارد آن شوند.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

یا هو

((بیست وپنجمین جشنواره ی بین المللی تئاتر فجر ))

بیست پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر از 18 دی ماه و هم‌زمان با عید سعید غدیر به دبیری ((سعید کشن فلاح )) در تالارهای نمایشی شهر تهران برگزار خواهد شد.

این جشنواره که هر سال در بهمن ماه برگزار می شد، امسال به علت تقارن با ماه محرم زودتر برگزارمی گردد.

  بیش از 40گروه نمایش از سراسر کشور برای حضور در این جشنواره ،در جشنواره های منطقهای به رقابت پرداختند .40گروه یاد شده ازمیان 400گروه شهرستانی که در طول سال جاری اجرای عمومی رفته اند ،منتخب شرکت در جشنواره های منطقه ای کشور شده اند که بر گزیدگان هر منطقه نیز سرانجام در ویترین سالانه ی تئاتر کشور (جشنواره ی تئاتر فجر ) آثار خود را به اجرا در خواهند آورد .

 تمام تالارهای نمایشی مجموعه‌ی تئاتر شهر ،تالار سنگلج،تالار هنر، تالار موسوی ، و تالاروحدت میزبان این دوره از جشنواره‌ی تئاترفجر خواهد بود.

جشنواره امسال نیز با شعار ((تئاتر برای همه)) و به صورت غیر رقابتی برگزار خواهد شد.

هم‌چنین امسال برای نخستین بار بخش ((جشنواره جشنواره ها)) به بخش های اصلی جشنواره ی تئاتر فجر افزون خواهد شد .قرار است در این بخش آثار منتخب جشنواره های معتبر ملی و سراسری کشور مانند جشنواره های تئاتر میثاق ،ماه ، دفاع مقدس ،بسیج،رضوی،بانوان، دانشگاهی و همچنین آیین های عاشورایی مشروط بر بازبینی و کیفت مطلوب آثار به اجرادر آیند .

هم‌چنین براساس تصمیم شورای برنامه ریزی و سیاست‌گذاری جشنواره و ب ا توجه به ربع قرن برگزاری جشنواره ی تئاتر فجر،از 25 نفر از فعالان تئاتر تهران و شهرستان ها شامل کارمند و هنرمند با اهدای لوح ، تندیس و جایزه ی ارزش‌مند قدر دانی خواهد شد.

در جشنواره ی امسال تئاتر فجر نیز هم‌چون دوره های گذشته 3بزگداشت ویژه برگزار خواهد شد. یکی ازبزرگداشت های دوره ی قبل این جشنواره که در تالار وحدت ودر مراسم اختتامیه برگزارشد،مراسم بزرگداشت زنده یاد ((حسین کسبیان)) بود.

باسمه تعالی

چشمها

              تازه مخمل صندلی های کوپه کمرم را در آغوش گرفته بود که چشمام از لابلای شیشه دود مالی شده کوپه منظره ای روی پرده مغزم به تصویر کشید که تمامی تماشاچیان خاکستری رنگ مغزم را در سرجایشان میخ کوب کرد ، آنطرف تر درست یه خورده اونور تر راه پله ها یه نفر با یه خورده خرت پرت نشسته بود که از بین این همه جمعیت مثل تابلوی بزرگ سرکوچه امان توجه ها رو به خودش جلب می کرد ،در میان اون همه چین وچروک ُ اون چادر گلدار قهوه ایش ُاون گیوه های خنده دارش ُ اون خرت ُ پرت های دورُبرش یه چیزی بدجور دلم رو گاز گرفت نمی دونم اونرو از کجا آورده بود که اینغدر نگاهش رو مظلوم کرده بود انگار تواین همه سروصدا صداش از همه بلند تر بود . وبااون چشمهای درشتش داد می زد :آهای علی چرا نشستی پاشو بیا  کارت دارم .

کمرم رو از آغوش نرم صندلی قطار بیرون کشیدم چوب دستی هایم رو برداشتم و راه افتدام نمی دونم توچه فکرهای بودم که جلوی پیرزن به خود امودم  .

سلام .

علیک سلام مادر .

مادر می خوای کمکت کنم سوار شید ؟

مگه بدون بلیط هم می زارن آدم سوار بشه ؟

مگه شما بلیط ندارید ؟

نه مادر بلیط  ندارم .

مگه شما مشهد نمی آی ؟

مادر جون چی بگم الان یه عمری که هرسال واسه سال تحویل می رم پابوس آقا خدارحمتت کنه مادر .

کی منو ؟

نه مادر جون پسرم ُ می گم اسمش علی ِ هرسال اون واسم بلیط می گرفت خودش می آوردم راه آهن من سوار می کرد می رفت .

خب پس الان کجاست ؟

از داخل چشمهای درشتش چند قطره اشک خودشون رو بیرون کشیدند تا اون کویر خشکیده رو آبیاری کنند ،بعد با صدای پر از غم ُغصه جواب دادL( خدا ایشلا با شهید کربلا همنشینت کنه مادر مگه خودت نگفتی همیشه من به مشهد می فرستی پس حا لا کجا رفتی ُمادرت تنها گذاشتی علی همه دارن می رن مشهد علی مادرت رو نمی خوای سوار قطار کنی ))

قطرات اشکم همنوا با اشک چشمهای پیرزن به زحمت خودشون رو از لابلای مولوکولهای چشمم بیرون می کشیدند  و برصورتم سر می خورد  ، در همین لحظه فکری مثل آجری که کارگان ساختمان سازی برای بنا به بالا پرت می کنند به بالا ترین نقطه ذهنم رسید و با ملات محبت در سرجایش محکم شد ، با عجله یکی از ساکهای پیرزن رو برداشتم ُگفتم ((مادر جون پاشو من علی فرستاده و... 

سفر به ماه

تازه وارد جو ماه شده بودیم به راحتی می شد از پنجره فضا پیما سطح ماه رو دید خوب داشتم به منظره زیبایی جلوی چشمام نگاه می کردم که ناگهان یک شیئ سیاه رنگ عدسی چشمانم رو روی خودش قفل کرد از اون بالا چیز زیادی معلوم نبود یه چیزی اون پائین باعجله داشت به سمتی می دوید بااون بدن گرد سیاه بیشتر شبیه یک توپ بود که داشت با عجله روی خاک ماه می غلطید و جلو می رفت خوب که دقت کردم متوجه شدم که انگار دست هم داره پس حتما ً پاهم داره همینطوری که پائین وپائین تر می رفتیم محدوده دیدم کمتر می شد تا اینکه از چشمم افتاد وقتی که فرود آمدیم من با عجله لباس فضانوردی ُ تنم کردم و بیرون رفتم حس کنجکاویم من دنبال اون موجود عجیب و غریب می کشوند با عجله به سمت مسیر اون رفتم بعد از انکی پیدا روی دوباره اون موجود عجیب داخل محمدوده دیدم قرار گرفت ولی این بار دیگه حرکت نمی کرد و من با عجله خودم رو به اون رسوندم و وقتی که به اونجا رسیدم با تعجب دیدم که یک کیسه زباله مشکی پاره پوره بیشتر نیست همینطور که داشتم به اون نگاه می کردم نسیمی وزیدن گرفت و پلاستیک زباله را با خود به همراه برد.

بوق حلزونی

اونروز خیلی سرد بود حمید هم خیلی وقت بود که اون گوشه وایساده بودکه ماشین شهرستانشون بیاد و سوار بشه بره ،

بعد از مدتی صدای بوق یه ماشین توجه حمید رو به خودش جلب کرد یه ماشین ماکسیمایی مشکی درست جلوش وایساده بود و به حمید اشاره می کرد که بیا حمید ساکش رو گرفت و با تعجب به سمت ماشین رفت به نزدیکی های ماشین که رسید گفت ((بله بفرمائید کار ی داشتید )) راننده ((بله اگه امکانش هست سوارشید )) حمید در ماشین رو باز کرد و نشست راننده شروع کرد به سئول پرسیدن و حمید هم جواب دادن .

پیوندهای روزانه

آشنایی با من

لوگوی خودم

حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی دوستان

لینک دوستان

آوای آشنا

آرشیو

جستجوی وبلاگ من

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک