• وبلاگ : اميد ،انديشه ،حركت
  • يادداشت : مهارت هاي زندگي در اسلام
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    مورد 2 جاي بحث داره. قبول که آدم بايد همه چيززندگيشو دوست داشته باشه اما هر چيزي تا يه حدي که تعادل داشته باشه زيباست . اما اگه از اون حد بگذره سلامتي انسانو به خطر ميندازه . دعواهاي کوچيک گاهي مي تونه دلبستگي هارو بيشتر کنه . اما دعوا اگه از يه حدي بگذره فقط باعث ميشه حرمتا شکسته بشه و به عبارتي زندگي زيادي شور مي شه!!!

    بچه هايي که تو محيط همچين خونواده هايي بزرگ ميشن چه گناهي مرتکب شدن؟! اونا تقصيري ندارن اگه به زندگي بدبين بشن!

    من هميشه مي گم وقتي يه کدورت کوچيک بين دو نفر که به هم علاقه دارن( چه دو دوست ، چه دو همسر ) پيش مياد و با هم کلکل مي کنن و احيانا قهر ، بعد از کمي دلشون برا هم تنگ مي شه و تازه مي فهمن چقدر همديگرو دوست دارن!

    اما اگه بين دعوا حرفايي زده بشه که حرمتارو بشکونه همه چيز خراب مي شه ، جاي محبت رو کينه مي گيره ديگه نمي توني اون رفيقتو مثه قبل دوست داشته باشي. شما اسم اينو مي ذاري نمک؟؟؟

    بعضي آدما اين چيزارو نمي فهمن . به نظر شما تو برخورد با همچين آدمايي چطوري برخورد کنيم؟ چه طور به آدمي که تحمل کوچک ترين انتقادي رو نداره بگيم که داره اشتباه مي کنه و مقصر اونه؟